این پرونده پنج سال قبل گشوده شد و از آن زمان رسیدگی به آن ادامه دارد اما هنوز حكم قطعی درباره نظافتچی 55 ساله صادر نشده است.
تحقیقات پیرامون این جنایت وقتی آغاز شد كه مردی جوان پسر سهساله خود به نام آرش را به بیمارستانی در عظیمیه كرج برد، پسرك از حال رفته بود و پزشكان وقتی وی را معاینه كردند متوجه شدند او علایم حیاتی ندارد به همین دلیل مرگ او را ثبت كردند و بعد از معاینه دقیق فهمیدند این كودك بر اثر خفگی جان باخته است. به این ترتیب ماموران پلیس در جریان ماجرا قرار گرفتند و تحقیقات خود را با بازجویی از پدر آرش آغاز كردند. این مرد گفت: «من سر كار بودم كه زن خدمتكار با من تماس گرفت و گفت آرش بدحال است. خودم را به سرعت به خانه رساندم و او را به بیمارستان بردم این خدمتكار كه زنی 55 ساله به نام شهین است از چندماه قبل برای ما كار میكرد و به او اعتماد كامل داشتیم.»
ماموران در ادامه سراغ زن میانسال رفتند و به بازجویی از وی پرداختند او به ماموران گفت: «روز حادثه وقتی آرش داشت آب میخورد یك لحظه آب به گلویش پرید و بعد هم بدحال شد شاید دلیل خفگی او همین موضوع باشد.»
تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه داشت تا اینكه متخصصان پزشكی قانونی نتیجه بررسیهای خود را اعلام و خاطرنشان كردند روی گردن كودك آثار كبودی به چشم میخورد و این مساله نشان میدهد وی بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردن جان باخته است علاوه بر این روی بدن این پسربچه زخمهایی مشاهده شده كه به نظر میرسد آن را با جسمی نوكتیز ایجاد كردهاند و در واقع آرش تحت كودكآزاری قرار داشت.
اعلام این نظریه سبب شد افسران جنایی بار دیگر پدر آرش را پشت میز بازجویی بنشانند. او بار دیگر گفتههای اولیهاش را تكرار كرد و گفت: «پسرم به شهین علاقه زیادی داشت و معمولا شهین او را برای خرید با خودش بیرون میبرد و هر وقت این زن در خانه ما بود پسرم تمام وقت پیش او میماند به همین دلیل هم ما به شهین اعتماد كامل داشتیم.»
تمامی سرنخها به زن خدمتكار ختم میشد اما او در دور دوم بازجوییها نیز اتهام قتل را انكار كرد تا اینكه بالاخره بعد از چند جلسه پرسوجو بالاخره گفت پسر خردسال را به خاطر حسادت كشته است. این زن توضیح داد: «من با شوهرم مشكل داشتم، به همین خاطر جدا از او زندگی میكردم و بچههایم نزد پدرشان بودند و میدانستم در شرایط سختی زندگی میكنند هر وقت آرش را میدیدم به این فكر میكردم كه چرا او باید در رفاه بزرگ شود اما بچههای من این همه بدبختی را تحمل كنند، همین فكرها باعث شد بالاخره او را به قتل برسانم.»اعترافات شهین، پرونده را تكمیل كرد و این زن در شعبه 80 دادگاه كیفری استان تهران پای میز محاكمه رفت.
در این جلسه نماینده دادستان جرم او را محرز خواند و اولیای دم مقتول نیز خواستار قصاص وی شدند اما شهین با رد اتهام قتل، گفت: «هیچكدام از اعترافاتم در مرحله بازجویی صحت ندارد و مرگ آرش یك اتفاق بود. او داشت آب میخورد كه ناگهان خفه شد.» این زن درباره علت كبودیهای دور گردن پسر خردسال گفت: «من در اینباره چیزی نمیدانم و شاید كبودیها در بیمارستان به وجود آمده باشد.»متهم ضمن انكار آزار آرش درباره زخمهای مشاهده شده روی بدن او گفت: «این زخمها به من ارتباطی ندارد، شاید پدر و مادرش این كار را كرده باشند من آرش را دوست داشتم و همیشه با او با مهربانی رفتار میكردم و در قتل بیگناه هستم.»
هیات قضات بعد از پایان جلسه دادگاه وارد شور شدند و شهین را گناهكار تشخیص دادند و او را به قصاص محكوم كردند، سپس رای با اعتراض متهم در اختیار دیوانعالی كشور قرار گرفت و آنها با بررسی مجدد پرونده ضمن نقض حكم صادره، اعلام كردند تحقیقات در این خصوص كافی نیست به این ترتیب قرار شد زن میانسال بار دیگر محاكمه شود و قضات شعبه 79 دادگاه كیفری استان تهران بهزودی برای رسیدگی به اتهام شهین تشكیل جلسه خواهند داد.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما